معماری و مداخله (بازسازی)

1402/03/19

پیش گفتار: بازسازی در معماری امروز زندگی شهری از موضوعات پرتکرار است. این مساله به هنگام طرح، امری محدود و فضایی محدودکننده به واسطه ی موجودیت بنای موجود درک می‌گردد و به دلیل عدم تشخیص صحیح مرزهای مداخله معمار در آن امری سطحی، خارج از تفکرات معمارانه و شامل تغییرات ظاهری و پوسته ای به نظر می‌رسد. در متن حاضر تلاش شده تا با روشن کردن مرزهای مداخله در پروژه، این غلط مصطلح رفع گردد.

هنگامی که با پروژه بازسازی مواجه ایم، مهم ترین گام برای ورود صحیح به پروژه خوانش پروژه موجود است. خوانش هندسه، فرم فضا، سلسله مراتب فضایی، عملکردها و دسترسی ها، دیاگرام های سازه ای و تاسیساتی شامل برق رسانی، روشنایی، آب و فاضلاب.

تمامی موارد فوق می بایستی کاملا درک و توجیه شوند. شما تنها زمانی می توانید بر نوسازی یا بازسازی یا باززنده سازی بنایی واقف گردید که تمامی انرژی های موجود در آن را دریابید. حتی با استفاده کنندگان فضای قبلی گفت و گو کنید. این دیالوگ باید پیرامون شرح حال کلی از حیات درآن فضا، پیشینه آن، مشخص کردن مداخله های گذشته، اساس و بنیان فضای موجود باشد. در پروژه های بازسازی کارفرما (سفارش دهنده یا استفاده کننده فضا) در ابتدا سطح اطلاعات بالاتری نسبت به ما از فضا دارد. همانند پزشکی که از شما شرح حالی از موضوع بیماری تان می پرسد رفتار کنید، اینگونه می توان شروع به روندی کرد که از برسی، مکاشفه، مطالعه و ایده پردازی شروع و در نهایت به درمان یا تعالی آن پروژه ختم می شود. پر واضح است که فرد یا تیم فاعل این فعل می بایستی تسلط کامل بر امور شناختی معماری، درک فضا، درک سازه و ساختار سازه ای و حتی تاسیساتی داشته باشد. اینگونه میتوان  در فرآیندی کامل پس از برداشت یا رولوه به وضعیت حاضر واقف شد. برای امر رولوه نیز مقیاس پروژه تاثیرگذار است، مقیاس مبین روش کار و ابزار برداشت اند. برای مثال برداشت و دریافت فضای موجود یک ویلا در زمینی 2000 متری با برداشت آپارتمانی 60 متر مربعی متفاوت است. و این امر در لایه های متفاوتی قابل انجام است.

 این ها افعال عملکردی است و نتایج کمی صحیح بدون روش کار را می‌سازند. اما نکته ای که در موضوع بازسازی تفاوت و به وجود آمدن ارزش را رقم می‌زند، ادامه ماجراست. دریافت میزان مداخله و امکان سازی ایجاد معنا.

 در دفتر درک فضا تلاش بر آن است که در ابتدا عناصر (blocking object[1]) را خیلی جدی نگیریم (با علم به حضور آن ها و شناخت هریک از آن ها). پروژه را به سان صفحه ای سفید شروع کنید. در ابتدا خود را به جای استفاده کنندگان فضا بگذاریم و رویا پردازی کنید که این ظرف[2] چه می تواند باشد. این باور را داشته باشید که عموما سفارش دهنده هیچ اطلاعی از ظرفیت های پنهان فضای (hidden potential)[3]خود ندارد. ساده ترین راه برای اثبات این نظریه ارائه برهان شهودی [4]می‌باشد. عموما هر سفارش دهنده در نظر خود می پندارد که میداند چه میخواهد، در ابتدا آن را با کمترین مداخله به تصویر بکشید (alternative01_ client request). این امر سه اثر مثبت دارد.

  1. یکبار شما به تصویر اصولی و معمارانه ذهن سفارش دهنده که شاید بیانی به ظاهر عامیانه داشته باشد می رسید، ممکن است ایده هایی در آن برایتان هویدا گردد
  2. رعایت اصل احترام به خواسته مشتری
  3. با ارائه پیشنهاد معمار، تفاوت نگرش معنادار شما با تفکرات ساده و اولیه به سادگی قابل تمیز است.
  4. پس با سه وضعیت (Alternative[1]) مواجه هستیم.

در اینجا به فرایند توسعه Alternative 2 (راه حل معمار) می‌پردازیم. شما با شناخت حوزه مداخله خود میتوانید به تفکرات انتزاعی خود جامه ای فیزیکی و فضامند بپوشانید.

تلاش معمار در این دست پروژه ها میبایستی تاثیر در ساختار وجودی فضا و رساندن آن به معنایی ارزشمند باشد و در نهایت این تمرین، افراد حاضر در فضا را به تجربه زیستی متفاوتی در فضایی که پیش تر جور دیگری میشناخته اند برسانند.

از نظر من حضور معمار در معنا بخشیدن به فضاست که به ظهور می‌رسد. اجازه بدهید رعایت اصول عملکردی را الفبای معماری بدانیم، در این نوع بینش (vision[6]) چیزی جز روان تر شدن عملکرد ها و آسایش زیستی به ارمغان نمی آید. مناسبات عموما کمی اند. رسیدن به معنای پروژه امری والاتر است و از جنس برخورد و ارزیابی کیفی است. شما با ساخت کانسپت هایی در جهت نیل به اهداف معنایی خود می توانید تفاوت حضور خود را رقم بزنید. در پی آن باشید.

نمونه های من باب تمرین و ممارست های صورت گرفته نگارنده در پروژه های انجام گرفته.

  • الف) ماشین گفتمان شهری- کلینیک یزد
    1. ایجاد گفتگوی بنا با شهر، تلاش برای ساخت بستری از تعاملات مردم با پروژه و دعوت کنندگی فضایی با ایجاد جداره ایوان شهری- سالید نبودن دیواره شهری- به وجود آوردن روزن ها- تقویت انرژِی دیدار با بنا برای عابرین (objective[7]) دیدن جداره شهری با باززنده سازی معانی میدان شهری، ایوان و پیرنشین، ایجاد حیاط دوبرابری (حجمی) با کاویدن زمین( حیاط جلوخان- گودال باغچه) و فراهم کردن بستری برای حضور افراد حتی بیگانه با عملکرد، مالکیت و خدمات بنا. نگین واره دیدن حجم (brutal[8]) به جای استفاده از تابلو برای شناسی عملکرد بنا.
  • ب) دفتر درک فضا
    1. برهم زدن هندسه جعبه ای اتاق اتاق و دستیابی به هندسه  open space[9]- تلاش در جهت ایجاد حرکت با بالا بردن سطح پویایی فضا (Dynamic rang) با فعال کردن مسیرهای حرکتی، ارزش گذاری راهرو ها به عنوان عملکرد، سیرکولاسیون سلسله مراتبی، رعایت اصل تقدم تاخر در دریافت فضا، مرتبه سازی فضاها به عنوان عناصری واحد و ارزش گذاری هر یک (تعریف حضور در آتلیه، پیش ورودی، اتاق مدیریت و …) به وجود آمدن عناصر میان مرز در جهت تحکیم رویدادهای دو گانه ها- کیوسک (خویش عملکرد- عملیات قهوه و فراغت واسط میان کیوسک و آتلیه) .سن درک فضا (خویش عملکرد فضای جمعی و تعاملی- فضای مکثی- برای آتلیه و انتهای آن)

[1] عناصری که در ادامه عملیات اجرا و طراحی پروژه و یا در بازسازی قادر به تغییر آن نیستیم از ستون و تیر سازه ای گرفته تا رایزرهای اصلی انتقال تاسیسات ساختمان و لکه های خیس.

[2] موجودیت فضای مورد نظر

[3] در این متن به معنای انرژی ها و قابلیت های پنهانی در بناست که هنر معمار کشف آن است. در رویاهایتان پی آن بگردید. (توصیه)

[4]

[5]بدل، جایگزین، دیگر

[6] دید، بصیرت

[7]همچون شیئی نگین وار در جریان پروژه

[8]رجوع شود به معانی مرتبط با بروتال

[9]رجوع شود به معانی open space رایت، لوکوربوزیه و میس وند روهه