مانیفست دفتر درک حس فضا

1402/05/11

معماری از ساخت جدا نیست. ساخت به دلیل نمودار کردن تفکرات معماراست که ارزش میابد. تعریف ساخت در اینجا تعمیم یک ماهیت فیزیکی با هر مقیاسی به افکار انتزاعی و متافیزیکی ماست. هر دوره ای از زمان با میراثی که از ساخت معماری زمانه آن برجای مانده سنجیده می شود. از این رو میتوان معماری را ماکت مصوری از تاریخ دانست. بوجود آمدن اتفاق مانای معماری ملزم به شکل گیری سه گانه ای نامتناهی1 می باشد.

سه گانه معمار، ساخت و معماری همواره پایدار و درهم تنیده اند. آنچه که معماری را به حرفه ای ارزشمند بدل میکند مانا2 بودن آن است. ما می مانیم و فضا3 و حتی نسل های بعدی ما نیز به حضور در آن دچارند. فضا پاسخی به نیاز بودن انسان ها است.

پرسش اینجاست که ما کجای این بازی ورود می‌کنیم؟ فضاها از طریق حواس پنجگانه درک4 می‌شوند. وهر فرد درک متفاوتی از آن دارد. در همان لحظه ای که به خلق نطفه پروژه می اندیشیم همواره خود را به جای استفاده کنندگان فضا می گذاریم. ما سعی می کنیم فضا و تاثیرات آنی و متاخر آن برشرایط و افراد را درک ‌کنیم. ادراک ما از فضا تلاشی برای متفاوت و ارزشمند دیدن عملکرد هاست. واژه ارزشمند زمانی وارد می‌شود که تفکرات فضامند ارزش تجربه شدن را داشته باشند. در معماری ماده زمانی به موجود بدل می گردد که حاصل تفکری بالاتر باشد. اینجاست که روح به بنا اضافه میگردد. آنچه که در زمان می ماند روح بناست و نه مانایی ناشی از بقای اجرام ساختمانی بر روی زمین. زمانیکه فضا با روح تالیف می شود ماناست و حیات در آن جاریست. مانند موجودی زنده در زمان رشد می‌کند و ماهیت خود را از بودن خود اکتساب می‌کند. حال این موجود زنده که فضا نام دارد زندگی انسان را دگرگون می کند و کنش‌های در امتداد خود را در جهت مقصود معمار پیش می‌برد.

انسان بی آنکه بداند اسیر تفکرات خالق5 است چون به حضور در فضای تالیف شده آن دچار است. هر فضا جهت برپایی فعل بودن و پاسخ به نیازهای در امتدادش6 بنا می گردد. عملکردها برهانی برای بودن بناها می باشند. اما اصل موضوع، حفظ کلی سناریو عملکرد نیست بلکه آن بخش ابتدایی ماجراست. درهمین جاست که با درک متفاوتی از فضا موجودی7 خلق می شود که بر کنش های زندگی روزمره، رفتارهای اجتماعی و عادات افراد تاثیر بگذارد. ما به اتفاق فکر میکنیم نه صرفا فرم، فرم نمود فیزیکی تفکرات معمار است و ظرفی8  برای روی دادن اتفاقات.

در معماری ما لایه های نهفته بسیاری وجود دارد که دستیابی و درک این لایه ها تنها با خوانش و تجربه ی فضایی میسر می شود. اتفاقاتی که در نتیجه راهکارهای متفاوت تجربه فضایی ما تجلی پیدا میکنند برای بلند تر شدن آواز تفکری که در آن نهفته است  بر جسم خود رنگی را برمی تابند. این رنگ ها زنده بودن اتفاقات تفکر ما را جاری می کنند، با صاحبان فضا رشد می کنند، تجربه می شوند و برشاخص های  شخصیتی و زندگی استفاده کنندگان خود تاثیر می گذارند. تلاش افراد درک فضا تمرینی جهت دستیابی به ادراک حقیقی فضاست.

  1. بی انتها، بی پایان، بی حد، بی نهایت، نامحدود، همواره در جریان.
  2. ماندنی، ویژگی جسم و یا حالت در وضعیت سکون از دید ناظر.
  3. اتمسفر تجربه یک حضور.
  4. استنباط، دریافت، فهم،مکاشفه، دریافتن، بدون فاصله بجا آوردن.
  5. مقصود از خالق  در این متن خلق کننده فضای برای پاسخ به نیاز بودن انسان است.
  6. نیازهایی که پس از رفع نیاز های حیاتی انسان رخ می نماید.
  7. مقصود از موجود تعمیم ساختار فیزیکی تفکرات خالق است که در زمان زنده و جاریست.
  8. ظرف قالبی است برای ایجاد عاملیت.